جشن 22 بهمن

جشن گرامی داشت دهه فجر روز چهارشنبه ۱۹ بهمن در سالن دبستان با حضور تمامی دانش آموزان و همکاران گرامی برگزار گردید.

مراسم با نیایش و مناجات خداوند آغاز و سپس قرائت کلام الله مجید همراه با ترجمه توسط دو تن از دانش آموزان همراه گردید. باقی برنامه ها عبارت بودند از :

متن مجری درباره دهه فجر

اجرای سرود همگانی توسط کلاس چهارمی ها با عنوان ماه بهمن

مقاله درباره ۱۲ بهمن و لحظه ورود امام به میهن

اجرای دکلمه

بازسازی شعارهای انقلابی و همراهی پر شور تمامی دانش آموزان

سخنرانی مدیر مدرسه در رابطه با اهمیت گرامیداشت دهه فجر

اجرای سرود همگانی توسط کلاس پنجمی ها با عنوان امام خمینی

تعریف خاطرات انقلابی توسط همکاران و مربیان

برش کیک به مناسبت گرامیداشت دهه فجر و به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص)

پذیرایی از دانش آموزان

در پایان مراسم دانش آموزان و همکاران در صحن شهدا  حاضر و  به غبار روبی مزار شهدا پرداختند.

 

بوی گل به وطن آمد

زمزمه ها قوت گرفته بودند.

دیگر شایعه ای در کار نبود.

این را به راحتی می شد از ترس و وحشتی که به جان دولت بختیار هم افتاده بود، حس کرد.

باورش برای همگان سخت بود.

اما همه می دانستند وقتی امام خمینی تصمیم به انجام کاری بگیرند حتماً به نتیجه خواهد رسید .

پس اتحاد دیگری لازم بود

بار دیگر پشت بام ها پرشد از شعار های مختلف

فرودگاه به روی تمام پروازهای خارجی بسته شده بود

اما این برای ملتی که توانسته بود شاه رژیم پهلوی را از خاک وطنشان بیرون بیندازد تهدید به حساب نمی آمد

ادامه نوشته

جلسه اولیا’ و مربیان

نشست مسئولین مدرسه با اولیاء در رابطه با توجیه و تشریح سیستم ۳-۳-۶ در ساعت ۱۰ صبح روز چهارشنبه در مکان نمازخانه مدرسه برگزار می گردد. از اولیاء محترم دعوت می شود در این همایش حضور بهم رسانند.

درباره لیلا...

مدرسه پر از همهمه بود ، سرو صدای زیادی بر پا بود همه اومده بودن به خوشامد گویی من . بچه ها از اینکه مربی پرورشی جدیدی به مدرسه آمده بود هیجان زده بودند ، گرچه گاها بعضی از آنها نمی دانستند که مربی پرورشی کیست و کلا در مدرسه به چه کار می آید ولی همگی به خاطر طبع مهربان و لطیف کودکیشان همیشه مشتاق دیدن معلم های جدید بودند. دخترکان زیبا با چهره های گشاده هر یک به هر زبانی که می توانست به من خوشامد می گفتند. و من خوشحال از این همه انرژی مثبتی که پیش رویم بود توجهم به دختری جلب شد...

لیلا زیبا بود با اندامی بلند بالا و رسیده ، چنان لبخند می زد که گویی لبخند برای همیشه در صورتش جا خوش کرده است. چشمانش هزاران حرف نگفته داشت. برق چشم دخترک تمام وجودم را گرفت...

گذشت و کارم را با اشتیاق و علاقه رو به فزونی در مدرسه شروع کردم ، گاهی لیلا را در کلاس گاهی در صف گاهی در سالن و گاهی در حیاط مدرسه می دیدم. و او همیشه پر طراوت و بازیگوش بود با همان لبخند زیبا و نگاه پر رمز و راز...

نمدانم چرا ولی لیلا برایم معما بود . چند باری با او همکلام شده و جویای احوالش شدم ولی به جز آن لبخند همیشگی ، هیچ چیز نبود...

لیلا صحبت نمی کند ، او لال نیست  فقط صحبت نمی کند.دوست ندارد صحبت کند.

اینها را مدیر درباره لیلا گفت!

رعشه ای وجودم را فرا گرفت...

 

ادامه نوشته

نشست اضطراری شورای معلمان

 

بسمه تعالی

 

نشست اضطراری شورای معلمان دبستان شهید سیاری در روزچهارشنبه  30/9/90 در خصوص ابلاغ موضوعات مطرح شده در جلسه بررسی مشکلات آموزشی (برگزار شده در 29 آذر ماه در محل نمازخانه آموزش و پرورش) به همکاران محترم، برگزار گردید .

 

 

اسامی همکاران شرکت کننده در نشست:

پایه اول : خانم سیده لیلا موسوی

پایه دوم : خانم طاهره ابراهیم زاده مقدم

پایه سوم : خانم رقیه محمدی

پایه چهارم : خانم لیلا شکری

پایه پنجم : خانم کافیه کریمی

مربی پرورشی : خانم زهرا اسکندری

                                                                                                          مدیر دبستان : خانم فرخنده محمدی

                                                                     

جلسه شورای معلمان

 

بسمه تعالی

جلسه شورای معلمان دبستان شهید سیاری در روزسه شنبه  8/9/90 ،  با حضور همکاران گرامی در خصوص ارزشیابی  کیفی- توصیفی برگزار گردید. اهم موضوعات مطرح شده در این جلسه به شرح زیر می باشد:

1-    فعالیت ها و تمرینات امتداد پذیر که دانش آموزان در منزل انجام می دهند . چون دانش آموز درگیر با آموخته خود می باشد و با درس جدید ارتباط دارد، می تواند در پوشه کار قرار داده شود.

2-    تکالیف آدینه به عنوان تمرین در منزل انجام می گیرد و داخل پوشه کار قرار داده  نشود.

3-    دعوت از اولیاء به منزله توجیه نحوه ارزشیابی کیفی و توصیفی

4-    انجام تکالیف چالش برانگیز موجب ایجاد انگیزه می شود.

5-    تکالیف متناسب با توانایی های دانش آموز باشد زیرا در غیر اینصورت دانش آموز از درس و مدرسه متنفر می شود.

6-    تشویق دانش آموزان در مراسم صبحگاه در تمام جنبه ها

7-    هر فعالیتی که توسط خود دانش آموزدر کلاس و زیر نظر معلم مربوطه انجام می دهد در پوشه کار نهاده شود.

 

اسامی همکاران

پایه اول : خانم سیده لیلا موسوی

پایه دوم : خانم طاهره ابراهیم زاده مقدم

پایه سوم : خانم رقیه محمدی

پایه چهارم : خانم لیلا شکری

پایه پنجم : خانم کافیه کریمی

مربی پرورشی : خانم زهرا اسکندری

مربی ورزش : خانم حمیرا محمدی

                                                                                                          مدیر دبستان : خانم فرخنده محمدی

                                                                    

شب یلداتون سرشار از نعمات الهی

شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند.

این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود

ادامه نوشته

هفته پژوهش گرامی باد

پژوهش یا تحقیق یک روند فعالانه، هوشیارانه و سامانمند برای کشف، تعبیر و بازنگری پدیده‌ها، رخدادها، رفتارها و فرضیه‌ها است. پژوهش همچنین برای استفاده از پدیده‌های موجود برای دست یافتن به راهکارهای عملی و فناوری‌ها به‌کار می‌رود. به طور معمول پژوهشگر نتایج پژوهش خود را در مجله‌های علمی ارائه می‌دهد. پژوهش در دو بعد «یافت پرسش پژوهش» و دیگر «پاسخ دادن به آن» می‌باشد.
ادامه نوشته

زندگینامه طلبه ی شهید فهیمه سیاری (وجه تسمیه نام مدرسه ما)

خدایا! به من شناختی عطا کن که در پرتو این شناخت، از همه وابستگی‏ها رهیده باشم.»

«خدایا! دردها مختلف و سطح بینش‏ها متفاوت. کارهایم نه تنها به خاطر خدا نیست، بلکه به خاطر خود نیز نیست. واقعا از گذشت عمر خود و بطالت آن افسوس می‏خورم.»

 

اینها آخرین دست نوشته‏های شهید فهیمه سیاری است. او طلبه مکتب توحید قم بود. گلی که در بهار رویید و با وزیدن بادهای مسموم فصل خزان به خاک نشست.


 

ادامه نوشته

معرفی کتاب

خاطرات یک پسر دست و پا چلفتی


جف کینی تصویرگر و نویسنده مجموعه کتاب‌های دفتر خاطرات «پسر لاغرو» است. خاطرات گرگ هفلی همانطور که از سن و سالش انتظار می‌رود مجموعه‌ای است از دست خط‌ها و نقاشی‌های کودکانه که ماجراجویی‌های او را در مدرسه و خانه نشان می‌دهد.


«پسر لاغرو»

دفتر خاطرات «پسر لاغرو» که با عنوان پسر دست و پا چلفتی هم ترجمه شده است مجموعه‌ای از خاطرات پسری با نام گرگ، گرگ پسری است باهوش، با عرضه و خلاق که مانند هم سالانش عاشق بازی‌های کامپیوتری و به شدت هم شوخ طبع و خواستنی است همین ویژگی گرگ او را در مدرسه و بین دوستانش حسابی محبوب کرده، گرگ فکر می‌کند که در آینده به شخصیتی محبوب تبدیل خواهد شد و آن زمان دیگر فرصت پاسخگویی به هوادارانش را نخواهد داشت، بنابراین پیش‌بینی می‌کند دفتر خاطراتش او را از پاسخ دادن به سوالات هواداران بی‌نیاز خواهد کرد. در این راه گرگ باید با بدشانسی‌های زیادی دست و پنچه نرم کند و از همه مهم‌تر با ضعف‌هایش از جمله با قد کوتاه و لاغری‌اش کنار بیاید.

ادامه نوشته

اگر گناه وزن داشت

اگر گناه وزن داشت؛

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد ؛

تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی ...
و من شاید ؛ کمر شکسته ترین بودم

 

اگر غرور نبود؛
چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛
و ما کلام محبت را در میان نگاههای گهگاهمان جستجو نمیکردیم

 

اگر دیوار نبود؛ نزدیک تر بودیم ؛
با اولین خمیازه به خواب میرفتیم
و هر عادت مکرر را در میان ۲۴ زندان حبس نمیکردیم

 

اگر خواب حقیقت داشت؛
همیشه خواب بودیم


هیچ رنجی بدون گنج نبود ...
ولی گنج ها شاید بدون رنج بودند

 

اگر همه ثروت داشتند؛
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید ؛
تا دیگران از سر جوانمردی ؛
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند
اما بی گمان صفا و سادگی میمرد ....
اگر همه ثروت داشتند

 

اگر مرگ نبود؛
همه کافر بودند ؛
و زندگی بی ارزشترین کالا بود
ترس نبود ؛ زیبایی نبود ؛ و خوبی هم شاید

 

اگر عشق نبود؛
به کدامین بهانه میگریستیم ومیخندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب میاوردیم؟
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم....


اگر عشق نبود
اگر کینه نبود ؛
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند

 

اگر خداوند؛
یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد
من بی گمان
دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز
هرگز ندیدن مرا

انگاه نمیدانم
براستی خداوند کدامیک را میپذیرفت

دکتر شریعتی

همایش امر به معروف و نهی از منکر

همایش امر به معروف و نهی از منکر در روز ۴ شنبه  ۹/۹/۹۰ ساعت ۱۰ صبح در محل نمازخانه آموزش و پرورش شهرستان آببر با حضور مدیران  و مربیان و معاونین پرورشی و اعضاء شورای دانش آموزی مدارس برگذار گردید.

معرفی کتاب (خمره)

نام کتاب: خمره

نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی

انتشارات: معین

چاپ اول: 1383

 

خمره تاکنون به زبان های اسپانیایی، هلندی،فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده و برنده جوایز زیر است:

  •  لوح زرین جایزه هیات داوران بزرگسال و مرغک طلایی جایزه داوران خردسال جشنواره کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان
  •  دیپلم افتخار شورای کتاب کودک
  •  کتاب سال 1994 وزارت فرهنگ و هنر اتریش
  •  معرفی ویژه کتاب منتخب 1994 آلمان

و...

 

چکیده:

این کتاب، جریان اتفاقاتی است که برای یک خمره در مدرسه ابتدایی در روستایی می افتد.

مطالعه خمره برای نوجوانان بسیار جذاب است که با مطالعه آن، تا حدودی با محیط یک روستای کوچک،ارتباطات اهالی روستا ،آسانی و سختی های زندگی در روستا ،مدرسه روستا و شیوه اداره آن ،تلاش اهالی روستا برای رسیدن به اهداف شخصی یا گروهی و... آشنا می شوند.

در کتاب داستانی خمره ، نویسنده در توصیف هایی جالب محیط روستا را به تصویر می کشد، طوری که تداعی ذهنی را برای مخاطب میسر می سازد.

 

غیبت : نویسنده به خوبی توانسته است که زشتی غیبت ، آسیب های اجتماعی حاصل از آن و فشارهای وارد شده بر غیبت کننده و فردی که مورد غیبت قرار گرفته است را نشان دهد.

همچنین نشان می دهد اگر انسان ها بیکار باشند و تفریح خود را غیبت کردن و حرف در آوردن برای اطرافیان خویش قرار دهند چه لطماتی به خود و دیگران وارد می کنند.

تفریح ها و بازی های ساده بچه های این روستا جذاب است و سبب می شود مخاطب را به این نتیجه برساند که برای لذت بردن نیاز به انواع و اقسام امکانات نیست .البته  این به دلیل کوچک بودن محیط روستا  و ساده بودن اهالی آن جاست.

خمره

مدیر مدسه این روستای کوهستانی مردی مهربان است که در این مدرسه همه کاری انجام می دهد و خودش به تنهایی معلم، معاون و مدیر تمام پایه های دبستان است که سعی می کند علاوه بر نقش آموزشی که در مدرسه به عهده دارد رسالت پرورشی را هم در حد توان انجام دهد.
 

دغدغه های فراگیران این دبستان ، احساسات ،واکنش آن ها نسبت به مسائل مختلف ، روحیه و گرایش های متفاوت آن ها نمونه کوچکی از مدرسه های کنونی است.

البته با توجه به اینکه اهالی این روستا،زیاد غیبت می کنند ؛ ممکن است برای مخاطب این تفکر شکل بگیرد که تمامی روستایی ها همین گونه هستند.

 

مطالعه این داستان جذاب، علاوه بر کودکان به والدینشان نیز توصیه می شود.

شایان ذکر است ، محیط روستا و مدرسه آن مربوط به  دهه 60 است و بعضی از مسائلی که در روستا  وجود دارد ؛ تقریبا دیگر جزو مسائل و مشکلات کنونی مطرح نیستند.

 

این کتاب مربوط به گروه سنی ج(سال های چهارم و پنجم ابتدایی)و د(دوره راهنمایی) می باشد.

روز پنجم

...میدان را چنان سکوتی فرا گرفته که میتوان صدای قدم هایش را شنید؛ به ناگاه صدای قاسم در گوش خیمه های حسین(ع)میپیچد! (عمو جان به فریادم برس)...

فرا رسیدن ایام محرم بر تمامی عاشقان اهل بیت (ع) تسلیت باد.

روز اول  

... و زانوی آخرین شتر هم به خاک رسید ؛

غیوران بنی هاشم رکاب می گیرند و آل الله را با احترام در سایه خیمه های برافراشته «قرار» می دهند .

اما رنگ رخساره خواهری خبر از دلی «بی قرار» دارد ...